سوئیفتی که به عنوان کارمند پست کار می‌کند آرزو دارد تا به عنوان یک سگ نمونه شناخته شود و ...

«پيتر پارکر» (مگواير) هنوز براي روزنامه ي «ديلي باگل» کار مي کند و هنوز آماده است تا در هيئت «اسپايدر من» به کمک مردم بشتابد. تا اين که يک توده ي سياه رنگ ماوراي زميني خود را به بدن او مي چسباند و «پيتر» را متوجه نيمه ي تاريک وجودش مي کند. به اين ترتيب يک «اسپايدر من» خشن و بي رحم پا به عرصه مي گذارد...

در این فیلم وسترن شاهد روایت شش داستان مختلف خواهیم بود که تمرکز اصلی داستان فیلم روی فردی به نام باستر اسکراگز می‎باشد که نام فیلم نیز برگرفته از شخصیت او است و…

داستان این فیلم در سال 1970 میلادی جریان دارد زمانی که یک بازیگر وارد هالیوود می شود و ...

داستان فیلم در مورد یک کشتی‌ فضایی به نام کاوننت است که در کهکشان دور ، در جستجوی یک سیاره‌ی بخصوص است. بعد از یافتن و رسیدن به این سیاره ، اعضای خدمه فکر می‌کنند که یک سرزمین کشف نشده را پیدا کرده‌‌اند. اما خبر ندارند آنجا یک دنیای تاریک و خطرناک است که تنها یک نفر به نام دیوید در آنجا زندگی می‌کند...

داستان فیلم درباره دختری به نام لورل که با دوستش کوین آشنا شده است و وابستگی زیادی بهم دارند و قصد دارند با هم ازدواج کنند وقتی نزد مادر لورل میروند مادر او متوجه رفتار غیر عادی کوین می شود و میخواهد دخترش را از این ماجرا مطلع کند که خطری او را تهدید میکند و ....

این فیلم داستان مثلث عاشقانه ایی که میان عکاس، بازیگر و کارگردانی ایجاده شده است را به نمایش می دهد و ...

داستان فیلم درباره گروهی از زنان در آسایشگاه بیماران روانی است که تصمیم می گیرند اثر “موبی دیک” از “هرمان ملویل” را به صورت تئاتر به اجرا دربیاورند ….

"برد" نوزده ساله یک دانشجوی تازه وارد می باشد که به شدت خواهان سرشناس شدن در دانشگاه است. او به کمک برادر بزرگترش تصمیم به ساخت یک انجمن برادری می گیرد. اوایل تشکیل انجمن همه چیز خوب پیش می رود و آنها فقط به مهمانی های هیجان انگیز می پردازند، اما...

«پيتر پارکر» (مگواير) خود را از فعاليت هاي نجات بخش کنار کشيده و با زحمت درسش را در دانشگاه کلمبيا ادامه مي دهد و کما کان به عنوان عکاسي نيمه وقت براي روزنامه ي «ديلي با گل» کار مي کند. تا اين که ناچار مي شود براي مقابله با تهديدات دانشمند ديوانه اي به نام «دکتر اکتاويوس» (مولينا) وارد عمل شود...

یک نوجوان دبیرستانی خجالتی و ترسو بعد از اینکه توسط یک عنکبوت جهش یافته گزیده میشود، خصوصیاتی همانند عنکبوت ها در بدن خود مشاهده می کند. بعد از حادثه غم انگیزی که برای خانواده اش رخ می دهد، او تصمیم می گیرد از این توانایی های منحصر به فردش، همانند قهرمان‌ها در مقابل انسان های شرور استفاده کند.

داستان زندگی «لیندا لاولیس» ( آماندا سیفراید) که با زور شوهرش توسط صنعت سینما به شدت مورد ظلم قرار میگیرد، و بعد از آن شوهر او به کلی زندگی این زن را در اختیار خودش گرفت و ....

کوه نوردی که در حالی در زیر تخه سنگ های بزرگ درگیر کارهای هیجانی خودش است و در ان قسمت گیر افتاده است در پی زنده ماندن خود در انجا همه کاری می کند او نه غذای دارد نه چیزی و باید تمام وسایل و ابزار مورد نیازش رو خودش تامین کند تا ...

فیلم داستان یک پسر جوان به نام "الی سولینسکی" است که در حین جمع آوری ضایعات، یک اسلحه قدرتمند ماورایی را پیدا می کند و از آن برای نجات برادر خوانده بزرگترش "جیمی" از دست گروهی اوباش استفاده می کند. خیلی زود، این دو نفر توسط ماموران فدرال و مزدوران مرموز تحت تعقیب قرار می گیرند. این تعقیب و گریزها به فاش شدن یک راز می انجامد و ....

داستان فیلم در یک بیابان بی آب و علف اتفاق می افتد و بر روی شاهزاده ای تمرکز دارد که به همراه اطرافیان خود در آنجا زندگی می کند. از آنجایی که مادر شاهزاده یعنی ملکه در حال مرگ است، او سفر درازی را در میان این سرزمین های بایر شروع می کند تا یک درمان افسانه ای را پیدا کند؛ درمانی که می تواند مادرش را از مرگ نجات دهد. طولی نمی کشد که شاهزاده با گروهی از موتورسواران مهاجم که توسط “وار لرد” و معاون او رهبری می شوند، روبرو می شود. شاهزاده در حین فرار از دست این موتورسوارها، با رباتی به نام “اش” برخورد می کند که در واقع یکی از آدمکش های وار لرد است. هنگامی که شاهزاده توسط این مهاجمان دستگیر می شود، او باید برای نجات جان خود مبارزه کند…

هنرمند مشتاقی به نام گرگ سسترو با مرد عجیب و غریبی به نام تامی وایزو دوست می شود. این دو با همدیگر به لس آنجلس سفر می کند و هنگامی که هالیوود این دو را رد می کند، تامی تصمیم می گیرد که یک فیلمنامه بنویسد و علاوه بر کارگردانی و تهیه کنندگی آن، در فیلم خودش بازی کند. این فیلم، همان فیلم “اتاق” است که به عنوان “شهروند کین” فیلم های بد شمرده می شود…

داستان فیلم در یک شهر کوچک و متروک کالیفرنیا اتفاق می افتد؛ جایی که پدرها دختران و پسران خود را بعد از اینکه به سن بلوغ می رسند، یکی پس از دیگری رها می کنند…

داستان در مورد زندگی زنی به نام “گرترود بل” مسافر، نویسنده، باستان شناس، اکسپلورر، نقشه کش، و وابسته سیاسی به امپراتوری بریتانیا در آغاز قرن بیستم می باشد. گرترود بل، زاده 14 ژوئیه 1868 در کانتی دورهم انگلستان، درگذشته 12 ژوئیه 1926 در بغداد، مشاور سیاسی، کوه‌نورد و جهانگرد کاوشگر در رشته های تاریخ و باستان شناسی بود ولی در عین حال از زبده ترین و کارآمد ترین ماموران «سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا» در زمان خود، به ویژه در دوران جنگ جهانی اول محسوب میشد …

داستان فیلم درباره کاراگاهی است که یک پرونده مفقودی را بعد از ۱۵ سال باز میکند و می خواهد درباره آن تحقیق کند. او فکر میکند دامداران محلی در رابطه با مفقودی پسر بچه اطلاعاتی دارند…

فیلم درباره یک مامور سابق سازمان DEA است که به همراه خانواده اش به یک محله آرام نقل مکان می کنند اما بزودی با یک باند مواد مخدر درگیر می شوند...

در لس آنجلس داستانی درباره یک دختر مرده در پنج قسمت گفته می شود.زنی که در زندگی با مشکلات زیادی روبروست جسدی پیدا می کند.این کشف او را تغییر می کندو...

یک نجیب زاده‌ی بازنشسته عازم سفری ماجراجویانه میشود تا به مردم کمک کرده و کارهای غلط و اشتباه را درست کند...

یک خلبان پس از سقوط در یک صحرا، با یک پسر کوچکی اهل یک سیاره دور ملاقت می کند. آن ها با یکدیگر دوست می شوند و این دوستی موجب به وجود آمدن پیوندی عمیق و ناگسستنی بین این دو گردید و...

«دیل دنتون» (ست رجن) مصرف کننده مواد مخدر برای شام باید به خانه نامزدش برود و شام را با خانواده او بخورد اما قبل از این او باید احضاریه را تحویل دهد که در هنگام تحویل شاهد قتل میباشد. او فرار میکند اما قاتل او را می بیند و ...

«هنک دیرفیلد» کهنه سرباز جنگ ویتنام پیامی از طرف ارتش مبنی بر بازگشت پسرش از عراق و سپس ناپدید شدنش ‏دریافت می کند. هنک که یکی دیگر از پسرانش را سال ها قبل از دست داده، این بار برای یافتن دومی عازم محل ‏خدمت وی می شود. در آنجا با مراجعه به بخش گمشدگان اداره پلیس متوجه می شود که تشکیلات پلیس قادر به کمک به ‏او نیست، چون تحقیقات در مورد پرسنل نظامی فقط بر عهده ارتش است. اما اصرار او و اینکه نظامی ها در حال ‏مخفی کردن چیزی هستند، توجه کارآگاه «امیلی سندرز» را جلب می کند. پس از یافته شدن جسد تکه تکه شده «مایک ‏دیرفیلد» ارتش با اعلام اینکه جسد در محدوده منطقه نظامی یافته شده، پرونده را از دست سندرز خارج می کند. اما ‏پرس و جو از افراد محلی توسط هنک دیرفیلد که موفق شده موبایل پسرش را از کمد وسایل وی در پایگاه کش برود، ‏او را به سوی سرنخ هایی هولناک درباره چگونگی مرگ پسرش راهنمایی می کند... ‏